زندگی عاقلانه

ای برادر قصه چون پیمانه است// معنا اندر وی بسان دانه است// دانه معنی بگیرد مرد عقل// ننگرد پیمانه را گر گشت نقل‏
سلام
سن مناسب ازدواج دختر  چه سنی هست ؟


 
نمیشه نسخه واحدی برای همه انسان ها پیچید
شرایط و پختگی های افراد فرق دارد
فردی ممکنه 18 سالگی به بلوغ های لازم رسیده باشه
یکی هم ممکنه با مدرک دکترا نرسیده باشه
بلوغ های مختلفی برای یک دختر لازمه
مثل بلوغ جسمی
بلوغ جنسی
بلوغ عاطفی
بلوغ عقلی
بلوغ اجتماعی
بلوغ مدیریت خانواده
مثلا دختری که تمرین نکرده و از خانواده جدا نشده و به شدت به خانواده وابسته است از نظر عاطفی و عقلی بلوغ عقلی و عاطفی ندارد
دختری که وابسته شده به پسری و نمی تواند درک کند خانواده او در ازدواجش اثر دارند و می گویند خانواده ش مهم نیستند مهم خود ما هستیم بالغ نیست
دختری که خواهرشوهرش چیزی بهش گفته و نتوانسته رابطه راخودش مدیریت کند و زود بهش برخورده و به خانواده اش می گوید و بگو مگو پیش میاد بالغ نیست
دختری که در منزل خودش مسؤولیت پذیر نبوده و هیچ کاری بلد نیست نمی تواند وارد یک زندگی شود و مسؤولیت های زیادی را به عهده بگیرد اولین مهمان هایی که براش برسد گریه می افتد
دختری که با خصلت های شخصیتی و اخلاقی و نقاط قوت و ضعف شخصیتی و اخلاقی خود آشنا نیست بلوغ روان شناختی لازم را ندارد.
محمد حسین قدیری/ روان شناس

زمستون شده بود. هوا دلش گرفته بود و بهونه گریه داشت. بالاخره نتونست بغضشو تو گلو کنترل کنه و ترکید. در آسمون باز شد و اشکای بارون از گونه‌های ابر سرازیر می‌شدن و شُرشر بر صورت زمین و پشت بومها می‌ریختن. هوا سرد بود. مش‌قربون تلفنشو برداشت و با پسرش تماس گرفت: سلام پسرم! خوبی بابا، عروس گلم چه طوره؟ پسر با احترام گفت: به مرحمت و دعای شما، خوبیم بابا جون!

مش قربون گفت مراقب قلبهاتون باشین. لحاف عشق رو خودتون بکشین که قلبهاتون سرما نخورن.

پسر با اشتیاق به سخنان پدر گوش می‌داد و همسر اون هم سرشو به گوشی چسبونده بود تا از شیرینی کلام مش‌قربون یه چیزی گیرش بیاد.

مش قربون کمی از وضع زندگی اونا پرسید و بعد گفت: بابا! این که بارون میاد منو یاد نکته‌ای انداخت، اگه بخواین بهتون بگم؟ عروس که حواسش نبود با شوق فریاد زد: بگین باباجون! مش قربون خندید و گفت: چه خوب توام می‌شنوی شیطون! باشه برا هر دوتاتون میگم:

افراد پا به سن گذاشته ای مثل من که سردی و گرمی روزگارو چشیدن، قبل از این که بارون بباره، سری به پشت بوم می‌زنن. با جارو کردن خس و خاشاک، مسیر آبو باز می‌کنن و درزای پشت بومو می‌بندن، تا نکنه از این درزا آب نفوذ کنه و زندگیو خیس کنه. ما هم باید مراقب باشیم. باید قبل از این که هوای زندگی پاییزی و زمستونی بشه حواسمونو جمع کنیم که مبادا از درزای عاطفی، آب مهر غریبه‌ای وارد دل یکی از همسرا بشه. خس و خاشاکای مسیر عشق تونو، صبح به صبح، جارو کنین، آشغالای ناسازگاریو شب به شب بریزین توکیسه‌ی سازش و درزای تفاهمو با قیر بخشش و گذشت پرکنین. نذارین قطرات کدورت به تدریج از این سوراخای اختلاف وارد خونه قلبتون بشن، وگرنه زندگیتونو ویرون می‌کنن.

هنوز عروس و داماد جوان با اشتیاق به حرفای پدر گوش می‌دادن که پدر گفت: پر حرفی کردم بچه ها! کاری ندارین و خدا حافظی کرد.

پدر رفت، اما حرفاش در قاب لحظه‌های زندگی این دو جوان خوش نشست.[1]

بشنوید 1


با خوانش دیگر

بشنوید2

 

[1] . محمدحسین قدیری، مثل های روان (تمثیل های روان شناختی تربیتی)، ص 64.




اهمال‌کاری و علت‌های آن‌را به طورساده توضیح دهید.

اهمال‌کاری یعنی به تعویق انداختن کار‌های مهم یا تکالیف، تا آن جایی که باعث پریشانی ما شوند. پس همه ما آدما اهمال‌کاری می‌کنیم. منتها آن اهمال‌کاری‌ای که مد نظر ماست و بیمارگونه می‌شود، این است؛ که کارها را تا جایی به عقب می‌اندازیم که ما را به دردسر بیاندازد و در عوض خودمان را به کارهایی مشغول می‌کنیم که سود چندانی برای ما ندارند. کاری که ممکن است آن لحظه حال من را بهتر کند؛ ولی می‌دانم که این کار، فقط حال من را خوب می کند و موقتی است؛ ولی ما با اذعان بر این نکته، همچنان ادامه می‌دهیم.

علت‌های زیربنایی زیادی وجود دارد؛ مثلا انسان‌هایی که لذت‌گرا هستند و دنبال تجربه لذت‌ها هستند، ممکن است به سمت اهمال‌کاری بروند. آدم‌هایی که هیجان‌پذیری بالایی دارند، آدم‌هایی که خلق ثابتی ندارند و در طول روز تغییرات ناگهانی می‌کنند یا آدم‌هایی که کمال‌گرا هستند، ممکن است به سمت اهمال‌کاری بروند. حتی یادگیری، یک عامل است؛ مثلا این گزاره «ترم قبل اهمال‌کاری کردم و پاس هم شدم. پس تمارین و امتحانات این ترم هم بالاخره می‌گذرد»، باعث می‌شود من از وقت گذاشتن روی مواردی که علاقه ندارم اجتناب کنم. اهمال‌کاری، یک مشکل چندبعدی است. اهمال‌کاری یک ظاهر است؛ اما می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. گاهی می‎تواند در اثر عادت‌های غلط باشد. گاهی فشار کاری زیاد باعث اهمال‌کاری می‌شود. گاهی مشکلات روانی باعث اهمال‌کاری می‎شود. بنابراین نمی‌توان نقش محیط را چندان پررنگ کرد. و اتفاقا سپردن اینها به محیط و منتظر ماندن برای تعدیل ساختار، خودش یک نوع اهمال‌کاری است! یعنی تغییر خود را، به تغییر محیط موکول می‌کنیم؛ یعنی حتی برای کاهش اهمال‌کاری هم اهمال‌کاری می‌کنیم. بنابراین من ابتدا توصیه می‌کنم هر کس یک سفر شخصی به درون خود داشته باشد.

بنابراین دلایل متعدد اند.


معرفی کتاب

«راهنمای درمان اهمال‌کاری» این یک کتاب خودیاری است، که دلایل اهمال‌کاری را بررسی می‌کند. همراه با یک‌سری تمرین‌های کوچک و ساده و پرسش‌نامه‌ها

دکتر مهدی اکبری، روان شناس


http://s1.picofile.com/file/8283063284/425626895_300458.jpg

مشاوره ازدواج:

یک شاخص مهم برای شناخت مرد زندگی

جَاءَ رَجُلٌ إِلَى الْحَسَنِ ع یَسْتَشِیرُهُ فِی تَزْوِیجِ ابْنَتِهِ

فَقَالَ زَوِّجْهَا مِنْ رَجُلٍ تَقِیٍّ فَإِنَّهُ إِنْ أَحَبَّهَا أَکْرَمَهَا وَ إِنْ أَبْغَضَهَا لَمْ یَظْلِمْهَا. (مکارم الأخلاق، ص 204.)

مردی خدمت امام حسن (علیه السلام) آمد تا دربار? ازدواج دخترش با ایشان مشورت کند؛ حضرت فرمود:

دخترت را به ازدواج مردى با تقوا (خودمهارگر و خویشتن دار) درآور؛ زیرا اگر دخترت را دوست داشته باشد، گرامى اش مى دارد و اگر دوستش نداشته باشد به او ظلم نمى کند.

 

فقه الحدیث:

با توجه به ادامه روایت و مجموع روایات دیگر تقوا اینجا بهتر است خودمهار و خویشتن دار ترجمه شود کسی که قدرت مهار هیجانی و مدیریت آن را دارد. از این خویشتنداری زیست فردی اخلاقی و همزیستی اخلاقی و ترک گناه و انجام واجبات هم کمک می گیرد.

م ح قدیری، روان شناس

https://eitaa.com/zendegiearam