مرگ خود یا عزیزان حقیقت بسیار قطعی و غیر قابل درمان است که شوک بسیار سختی به بشر می زند. روان شناسان اگزیستانسیالیم غیرموحدی اینجا دستشان خالی است و می گویند باید حقیقتی را که غیرقابل اجتناب است پذیرفت و با آن کنار آمد و آسیب هایش را مهار کرد. ولی روان شناسان موحد با اتصال به منابع وحیانی معتبر قدرت آرام بخشی بسیار بالایی برای مراجعان خود دارند.
معرفی کتاب: مُسَکّنُ الفُؤاد عِنْدَ فَقْدِ الْأحبّة وَ الْأولاد
(تسکیندهنده دلها هنگام فقدان دوستان و فرزندان)
مؤلف: سعیدزینالدین جبعیالعاملی (شهید ثانی بعد از فوت چند فرزندش این کتاب را نوشته اند)
ترجمههای موجود کتاب عبارتند از:
1- «تسلیة العباد» از میرزا اسماعیل خان مجد الأدباء
2- «فرج الحزین بالمکاره و فوت البنین» که ترجمه کتاب است با اضافات از محمد مهدی بن حاج علی اصغر
3- «روح و ریحان» از شیخ جمال بن محمد تقی عراقی که دقیقا متن کتاب مسکن الفؤاد در آن نیامده بلکه شبیه آن است.
4- «آرامبخش دل داغدیدگان» ترجمه حسین جناتی
5- «ارمغان شهید» ترجمه عباس مخبر دزفولی
6- «اسلام در کنار داغدیدگان» ترجمه محمدباقر حجتی.
7- «آرام بخش دلها در مصیبت و بلاها» مترجم: عبدالحمید واسطی ناشر: موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام نور (مترجم نیز داغدار فرزندش است)
https://b2n.ir/822081
زندگی عاقلانه
ویژگیهای مثبت
1- «هیجانهای مثبت»: امور زودگذر و موقت مثل شادی پس از گل زدن
2- «صفات مثبت» پایدارتر و ریشهایتر مثل تواضع، حیا، صداقت (در انتخاب دوست و همسر روی این صفات تأکید شده در اسلام)
شش فضیلت انسانی و توانمندی های منش
1- خرد: خلاقیت، کنجکاوی، روشن فکری، عشق به یادگیری و ژرفاندیشی.
2- شجاعت: صداقت، دلیری، سرزندگی، پشتکار
3- انسانیت: عشق، مهربانی (سخاوت و نوع دوستی)، هوش هیجانی
4- عدالت: کارگروهی، انصاف، رهبری
5- اعتدال:بخشودن، تواضع، آینده نگری، خودتنظیمی
6- تعالی: معنویت، امیدواری، شوخ طبعی، شکرگزاری، تحسین کمالات و زیبایی ها(بهت و شگفت زدگی)
با پرورش 24 ویژگی شخصیتی و استفاده از آنها به شادکامی درونی و پایدار رسید
روانشناسی مثبتگرا حکمت یا خرد را یکی از شش فضیلت انسانی میداند و بر این اعتقاد است که این فضیلت مرکب از چند نیرومندی درونی (منشی) است که عبارتند از:
خلاقیت، کنجکاوی، روشن فکری، عشق به یادگیری و ژرفاندیشی.
خلاصه هر یک از این نیرومندی ها
کنجکاوی
کنجکاوی به معنای علاقه نشان دادن به تمام جنبههای موضوعی است که به آن میپردازیم. این مؤلفه فعالیتهایی را که به منظور ایجاد فرصتهایی برای یادگیری و کسب اطلاعات جدید انجام میشود در بر میگیرد. کنجکاوی را می توان به سه عنصر علاقه، جستوجوی چیزهای نو و گشودگی به تجارب تازه تقسیم کرد. این ویژگی نیروی محرک دانشمندان برای اختراعات و اکتشافات جدید و غلبه بر محدودیتهای بشری است.
خلاقیت
خلاقیت به معنای استفاده از ابتکار فردی برای دستیابی به راهحلهای جدید و کمک به پیشرفت زندگی خود فرد یا دیگران است. این ابتکار میتواند طیف گستردهای از مسائل- از فعالیتهای روزانه متفاوت تا دستیابی به راهحلی برای یک مشکل جهانی- را در بر گیرد. انسانهای خلاق قادرند برای حل مشکلاتی که با آنها مواجه میشوند، تصورات خود را به شیوههایی جدید و اعجابانگیز به کار گیرند.
روشن فکری
روشنفکری به معنای فکر کردن در مورد هم? ابعاد یک موضوع و آزمایش کردن آنهاست. این خصوصیت شامل تمایل برای دستیابی به شواهدی مخالف باورها، برنامهها، اهداف فرد و تغییر آنها در مواقع ضروری نیز میشود. افراد روشنفکر به این اعتقاد دارند که ممکن است عقایدشان نادرست باشد و بنابراین، نسبت به آنها تعصبی ندارند، آنها قادرند از دیدگاه دیگران به موضوعات نگاه کنند و دیدی چند بعدی به مسائل داشته باشند.
عشق به یادگیری
عشق به یادگیری به معنای علاقه به فرا گرفتن مهارتها و انواع دانش است. کسانی که از این ویژگی مثبت بهرهمند هستند از یاد گرفتن فعالیتهای جدید لذت میبرند و حتی اگر این یادگیری منفعت آنی نداشته باشد، نیاز به کنجکاوی خود را ارضا میکنند. عشق به یادگیری موجب میشود که افراد هنگام مواجه شدن با موانع و ناکامیهای آموزشی به راه خود ادامه دهند و تحصیل را رها نکنند.
ژرفاندیشی
ژرفاندیشی که اغلب مترادف خرد به کار می رود، با هوش تفاوت دارد و شامل سطح بالای دانش و قضاوت میشود. این ویژگی دربرگیرند? توانایی دادن نصایح خردمندانه به دیگران است و افرادی که از آن بهره دارند به اخلاقیات معتقدند و زندگی هدفمندی دارند. به علاوه آنها از نقاط ضعف و قوت خود آگاهند و به اهمیت نقششان در اجتماع معرفت دارند.
نتایج پژوهشهای متعدد روانشناسان نشان داده است که افراد خردمند در دوران سالمندی نیز زندگی موفقی دارند. در واقع، خرد با بهزیستی افراد سالمند رابطه محکمتری دارد تا با سلامت جسمانی، ثروت و موقعیت آنها. مواجه شدن با شرایط استرسزا در زندگی (البته تا حد خاصی)، به ویژه زمانی که فرد پاسخ مطلوبی به آنها دهد، موجب تسهیل رشد فضیلت خرد میشود ( پترسون و سلیگمن،2004).
احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علیرغم آنکه اغلب فیلسوفان بر ویژگی «عقلانیت» و «تفکر» به عنوان «فصل ممیز انسان» از سایر حیوانات تأکید کردهاند، اما حقیقت آن است که بسیاری از آدمیان هیچ بهرهای از عقلانیت و تفکر ندارند. آنان زندگی خود را بیشتر بر پایه «غرایز» و «امیال» و «احساسات» و «عواطف» سامان میدهند تا «عقل و فکر».
خردورزی و تفکر از دشوارترین کارهاست. تصمیمگیری بر پایه تفکر، از یک سو وابسته به قدرت «مهار و کنترل غرایز» و از سوی دیگر نیازمند «آگاهی دقیق از جوانب کار» و از دیگر سو، نیازمند «مهارت به کارگیری» عقل و فکر در مسیر درست است. برخورداری از این «تواناییها» و «داناییها» و «مهارتها» نیازمند مجاهدتهای طولانیمدت است.