مشخصات : 22 خانم، مجرد، دانشجوی هنر، مذهبی .
شکایت یا سؤال اصلی: بنده در حدود چند ماه پیش خواستگاری داشتم که جواب هر دو طرف مون مثبت بود و تا روز آزمایش پیش رفتیم تا مدتی نامزد بودیم به گونه ایی. از محبت ایشون مطمئن بودم کلی خاطرات و عاطفه و محبت ایجاد شد بین ما متأسفانه ایشون تحت فشار خاصی قرار گرفتند بابت بیماری و عمل پدرشون و در این مدت فشار شرایط خانوادگی ، بخاطر یکسری صحبت های بنده که از روی ناراحتی و دلخوری بابت مسئله ایی زدم بهشون غرورشون شکست و سوء تفاهم هایی ایجاد شد و متأسفانه ارتباط تموم شدالان با گذشت چند ماه خودم رو مقصر می دونمو نمی تونم به راحتی فراموش شون کنم بعد اون چندین تا خواستگار داشتم اما ناخوداگاه با اون مقایسه شون میکنم و چون زیبایی و ویژگی های خوب اون رو ندارن به دلم نمی شینندر صورتی که گاهی در شهر و مجالس مذهبی می بینم شونو ایشون هم نگاه شون سمت من کشیده میشهباید چیکار کنم ؟ راهی هست که بدونم ایشون هم پشیمون شدن و میخوان برگردن ؟من واقعا دوست شون داشتم و دارم متأسفانه. خیلی سخته فراموش کنم به خصوص اینکه مقصر خودم بودم که با رفتار بچگانه فکر کرد از نظر اخلاقی باهم تفاهم نداریم ، به خصوص اینکه با صحبت های من غرورش هم شکست و مقداری سرد شد الان هم بسیار ذهنم درگیر ایشون ، همش فکر میکنم راهی هست برای برگشتش.
تاریخچه و وضعیت روانی: دلشوره زیادی دارم . وسواس فکری و عملی دارم.