( حسین ـ ع ـ از زبان همسرش)
محمد حسین قدیری
گفته آید در حدیث دیگران
پرسش: منش و اخلاق امام حسین(علیه السلام) با همسر و فرزندانش چگونه بوده است؟
پاسخ: امام معصوم و الگوی ما است. احادیث زیادی درباره حقوق و اخلاق در خانواده از ائمه به ما رسیده است. همه امامان نور واحد هستند و آنچه را درباره ارتباط با همسر و فرزند می گفتند در سیره عملی جرا می کردند. حضرت رباب، همسر امام حسین(علیهماالسلام)، در غم فراق و سوگ شوهر اشعاری بیان میکرد. این ابیات از خانمی که سالها در کنار امام میزیسته، نشانگر فضائل و منش ها امام در برخورد با فرزند و مردم و فقرا است.
خوشتر آن باشد که سرّ دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
در اینجا فقط به ابعادی از منش امام که در یک بیت از این اشعار متجلی است اشاره می شود. سایر منش ها و فضائل باید در مجالی دیگر از سخنان مردم، سخنان و اشعار و سیره عملی امام، احادیث، اشعار همسرشان حضرت رباب کشف و استنباط شود.
قد کنتَ لی جبلاً صَعبا اَلُوذُبه و کنتَ تَصْحَبُنا بالرَّحمِ و الدینِِ[1]
تو همچون کوه سختی بودی که به تو پناه میبردم. «پیوسته» با شفقت و رحمت و رعایت قوانین دین با ما همنشینی میکردی.
تحلیل روان روان شناختی شعر
الف) اقتدار مهربانانه:
مرد به دلیل قدرت زیاد عضلانی و مدیریت اجرایی و اقتصادی باید سرپرست مقتدر خانه باشد. مردانی که نرمش روحی و جسمی زنانه دارند یا بسیار خشک و مستبد هستند سیستم خانواده را در اتوبان زندگی به دره بی وفایی، خیانت، تباهی فرزندان، اختلاف و انحراف و طلاق عاطفی و جدایی می کشانند. در سینمای بیت بالا میتوان جلوه هایی از سرپرستی مقتدارانه و مهربانانه و امنیت بخش را به تماشا نشست. رباب شیفتة این اقتدار و صلابت قهرمانانه و مهربانانه است. از اشعار امام حسین(ع) نیز کشف می شود که رابطه عاشقانه آنها دوسویه است.
چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی
کـه یک سـر مـهربونی در سر بی
اگه رباب دل شوریدهای داشت
دل مولا از او شوریده تر بی [2]
آری، امام نیز شیفتة صورت و سیرت و سجایای همسرش رباب بود. هاله و شعاع این عشق الهی و ایثارگرانه و رشددهنده بر سر خویشان و قبیله رباب نیز سایه افکنده بود.[3] با این اوصاف بیجهت نیست که رباب میگوید بعد از حسین هرگز شوهری بر نمی گزینم. هر دو از جهتی هم عاشق بودند و هم معشوق. از کلام ائمه درباره عشق می فهمیم که حرمت عشق به معشوق وابسته است.
عشق آسمانی
عشق آسمانی و دو سویه این زوج فرهیخته و شاعر در اشعارشان جلوه نمایی می کند[4]. عشق امام حسین و رباب میزانی است برای سنجش عشقهای بیمارگون و حقیقی. وقتی در دنیای واقعی و مجازی پای امتحان وسط آید سیه رو میشود هر که در او غش باشد. بسیاری از زوجها ادعای شیفتگی و عشق نسبت به هم دارند ولی تنشها نشان میدهند که سکه عشق آنها تقلبی و بیمارگونه و خودخواهانه و همراه حرص و خودشیفتگی و حسد است. آنها حاضر نیست برای آرامش و رشد همدیگر، به والدین هم احترام بگذارند یا از ته دل آنها را هم دوست داشته باشند و نسبت به لغزش های آنها چشم پوشی کنند.
ب) دینداری عمیق و درون سو:
وقتی با ائمه درباره ازدواج مشورت میشد تشویق می کردند که با فرد دیندار، اخلاقی و خویشتندار ازدواج کنید. چنین فردی در سختی و ناراحتی بیانصاف و فحاش نیست و دست بزن ندارد. حضرت رباب سالیان متمادی همسر و همسرّ امام حسین بوده است. از بیت بالای ایشان کشف میشود که در کنار فضلیت مهربانی و شفقت مستمر، سبک زندگی امام در حوزه خانواده، دینی بوده است. طبق گزارش همسر ایشان که از خلوت و جلوت امام باخبر بوده دینداری امام تظاهر و ابزاری برای رسیدن به هدف نبوده بلکه واقعی و ذاتی بوده است. آلپورت روانشناس مشهور چنین دینداری را که فواید فردی (جسمی و روانی) و خانوادگی و اجتماعی زیادی دارد، درون سو مینامند.[5]
ج) رحیم و مشفق:
وقتی عواطف به شخص نیازمندِ مراقبت و نگهداری متمرکز شود تا نیازهایش را رفع کند، برخورد رحیمانه است.[6]از بیت بالا و اشعار امام حسین نسبت به همسرشان به دست می آید که رابطه رفتاری و گفتاری زن و شوهری آنها بر اساس دو رکن عاطفی مثبت است: «مؤدت» و «رحمت». یعنیهمان چیزی بوده که قرآن ترسیم کرده است. از آیه 21 سوره روم[7] میفهمیم که فرمول حفظ نظام خانواده عبارت است از:
دوستی عاقلانه + گذشت مهربانانه = حفظ نظام خانواده
در مصرع دوم طبق قواعد زبان عرب، مهربانی و همنشینی امام با اعضای خانواده «مستمر» بوده است. در خانوادهای که والدین هماهنگ باشند و شفقت و مهربانی در گفتار و رفتارشان به طور مستمر موج زند زمینه مساعدی برای شکلگیری «دلبستگی ایمن» در فرزندان است. در خانواده آسمانی امام حسین و رباب، شخصیتی حقگرا، بالغ، خانوادهدوست، شجاع، علمی و اخلاقی و عاطفی، همچون سکینه رشد میکند. چنین دختری که زیر چتر هماهنگ والدین در امنیت و شففت پرورش یافته، خود لقب «سکینه» میگیرد: آرامبخش
شفقت درمانی
امام حسین (علیه السلام) علاقه بسیار زیادی به همسرش رباب و دخترش سکینه (علیهماالسلام) داشت، به طوری که این محبت و دوستی را در قالب شعری به این مضمون ابراز مینمود: «خانهای را دوست دارم که سکینه و رباب من در آن خانه باشند. من آنها را خیلی دوست دارم و تمام اموال خود را صرف آسایش آنها میکنم. کسی حق ندارد مرا در این دوستی سرزنش کند، خواه در حیات یا در ممات من».[8] امام حسین (ع) تاب نداشت ببینید اشک در آسمان چشم دخترش سکینه حلقه میزند.[9]
وقتی بهشتیها از یکدیگر سؤال میکنند چگونه شد شما اینجا آمدید؟میگویند راه بهشت از تربیت صحیح خانوادگی میگذرد، ما با شفقت در خانه با همسرمان، با بچههایمان، با دخترمان، با پسرمان زندگی میکردیم؛ قالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فی أَهْلِنا مُشْفِقینَ. اگر خدا فرمود: قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراًخود و خانواده خود را از جهنم حفظ کنید ما با «شفقت» این آیه را عمل میکردیم. اگر کسی اهل مهد کودک شد، همین که پدرش بزرگ و مادرش بزرگ شد فوراً خانه سالمندان، برای اینکه این اصلاً عاطفه نچشیده، این محبت نچشیده است. محبت سفارشی نیست، محبت تزریقی نیست، این هفت سال [نخست]، هفت سال شفقت است، بهشت از راه خانواده میگذرد. اینها سؤال کردند از چه راهی وارد بهشت شدید؟ گفتند از راه خانواده صحیح.[10]
سوخت رسانی در خانواده
همان گونه که اعضای ما ممکن است فلج شوند عواطف مثبت ما نیز ممکن است علیل شوند. مردی که جرأت ابراز عشق به همسر را ندارد از نظر عاطفی علیل و مفلوج است. پیامبر فرمودند وقتی مردی به همسرش بگوید قلبا دوستت دارم، هرگز از یادش زوده نمی شود.[11] اگر امروزه در دنیای واقعی و سایبری میبینیم مردانی با رابطه فرازناشویی همسرشان زخم عاطفی عمیق خورده اند بعید ندانیم که دودی است که خود به خاطر علیل بودن عاطفی و عدم ابراز گفتاری و رفتار خشک و مستبدانه به دلیل برداشت نادرست از اقتدار و یا بیتفاوتی و سست غیرتی به چشمشان رفته است. بله از نظر روان شناختی معمولا برای مرد ابراز گفتاری علاقه سخت است ولی وقتی جنس مکملی را با ازدواج برمیگزیند باید سوخت و خرج عاطفی این پیوند را به طور مستمر هم برساند. از سویی دیگر، زنان نیز با پیوند با جنس مکمل باید سوخت و خرج جنسی این پیوند را با تمکین موقع نیاز برسانند تا ماشین زناشویی وسط بیابان زندگی آنها را جا نگذارد.
[1] . منتهی الآمال، ج1، ص335 ؛ اعیان الشیعه، ج6، ص449
[2]. تغییر شعر بابا طاهر به تناسب بحث(مؤلف)
[3].«من به خاطر دوستی او نثل و تمام «بنو رباب» را دوست دارم.همچنین داییهای او را از خاندان لام و همه [خاندان] بنی جناب را دوست دارم.»؛ اُحبُّ لِحُبِّهَآ جمیعا//وَ نَثْلَةَ کُلَّها و بَنیِ الرُّباب -وَ اخْوالاً لَهَا مِن آلِ لامَ// اُحِبُّهُم وَ طَرَّبَنی جنابُ (منتهی الآمال، ج1، ص463 ؛ اعیان الشیعه، ج6، ص449 ؛اعلام النساء المؤمنات، ص347.)
[5]. مسعود آذربایجانی، مقدمه بر روان شناسی دین، ص153.
[6]. المیزان، ج16، ص166
[7].خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهًْ وَ رَحْمَهًْ
.[8]لَعَمْرُک اِنِّنی لَاُحِبُّ دارا//تَحُلُّ بها سکینةُ و الربابُ - اُحبِّهما وَ اَبْدُلُ جُلَّ حالی// وَ لَیْسَ لِلاَئمی فیها عِتابُ(منتهی الآمال، ج1، ص463 ؛ اعیان الشیعه، ج6، ص449 ؛اعلام النساء المؤمنات، ص347.)
[9]. موقع وداع با دخترشان در کربلا ضمن اشعاری گفتند:دخترم با اشکت قلبم را آتش مزن؛ لاتُحْرِقى قَلْبى بِدَمْعِکِ حَسْرَةً (الوقایع و الحوادث، ج 3، ص 192.)
.[10] رک: آیت الله جوادی آملی، تفسیر سوره طور جلسه 8 (1395/11/26) ؛ طور/26
[11]. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّی أُحِبُّکِ لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً.(وسائل الشیعة، ج20، ص23)
منبع: کانال تلگرامی دین و روان شناسی https://t.me/psycho_Religion