محمدحسین قدیری / روان شناس
مهتاب نسبت به رابطه همسرش احمدرضا استاد برجسته دانشگاه با یکی از دانشجویانش (فرنوش) بدگمان است. آن دخترِ در اثر ایست قلبی و درحالی که باردار بوده می میرد. از سویی دیگر دوست صمیمی احمدرضا، منصور، ماسکی بر شخصیت اصلی اش کشیده است. او همان طور که با «پول» پرونده های مختلفِ حقوقی اش را حل و فصل می کند، بر پرونده عشقی زندگی خصوصی اش با دختر جوان (فرنوش) نیز سرپوش می گذارد. منصور با کمک و دلسوزی تلاش می کند بار عذاب وجدانی را که به سبب نقش اش در فروپاشی زندگی مشترک مهتاب و احمدرضا بر شانه های خود حس می کند کمرنگ کند. تحلیل های جامعه شناختی و روان شناختی مختلفی می توان از فیلم کرد. ولی نکته ای که اینجا در صدد آن هستم این است که امروزه بسیاری از سکس تراپ هایی به افرادی که مشکوک به دو جنسیتی هستند یا درک شفافی از هویت جنسی خود ندارند و به افرادی که اختلالات شدید شخصیتی مانند اسکیزوتایپال و پارانوئید و.. دارند توصیه می کنند ازدواج نکنند ولی برای رفع نیازها و خروج از تردید از دوستی اجتماعی با جنس مخالف کمک بگیرند.
روان شناسان و روان پزشکانی که مذهبی هستند به جای دوستی اجتماعی و روابط آزاد تشویق می کنند آن افراد نیازهای خود را از کانال «ازدواج موقت مشروط» برآورده کنند. ازدواج موقت امری شرعی است که با شروط متعددی که دارد خانواده ها را از فروپاشی و خیانت مصون می کند. یکی از چیزهایی که خانم های مطلقه باید در نظر بگیرند این است که حتما عقد موقت خود را محضری کنند و از روی احساس تصمیم نگیرند مهریه ای ناچیز در نظر بگیرند یا مهریه خود را سریع ببخشند. اگرچه رابطه منصور که همسر داشته و از روی هوس درگیر ارتباطی فرازناشویی شده از نظر دین و روان شناسی مورد تأیید نیست، ولی در همین رابطه هم اگر فرنوش عقد موقت کرده بود و آن را در محضر ثبت کرده بود هنگام بارداری گزینه خودکشی را انتخاب نمی کرد. مرد خائن اینجا مسؤولیتی نمی پذیرد ولی در ازدواج موقت مرد باید عواقب ازدواج را هم بپذیرد. همان طور که ازدواج دائم منطقی و موفق نیاز به مشاوره پیش ازدواج دارد، ازدواج موقت موفق نیز نیاز به «مشاوره پیش ازدواج» دارد.
