سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی عاقلانه

ای برادر قصه چون پیمانه است// معنا اندر وی بسان دانه است// دانه معنی بگیرد مرد عقل// ننگرد پیمانه را گر گشت نقل‏

خیلی عادی گفت: «آره نمی دونم چرا این کار به این راحتی و مفیدی برای خیلی ها عجیبه؟! زن و شوهر باید به هر وسیله ای که شده زندگی خودشونو با چنگ و دندون حفظ کنن تا عمری در کنار هم باشین.»
گفتم: «خب حالا این سکس ضربدری چی هست؟»
گفت: « وقتی شما که به روز، اهل مطالعه هستین ندونین مشخصه که خیلیا نمی دونن. متأسفانه فرهنگ ما ایرانیا های کلاس نیست. وقتی میگیم سکس مردم همون اول آخر کار رو تصور می کنن. سکس دایره اش خیلی وسیعه. وقتی به دوستان مهمونی میدیم یا میهمونی اونا میریم، رابطه ها رو برای مدتی جابه جا می کنیم مثلا در مدت یک فیلم من میرم کنار دوست شوهرم میشینم. همسر او هم میاد کنار شوهرم میشینه.»
گفتم: «پس این سکس ضربدریه؟»
گفت: «نه خب با هم راحت تر و صمیمی ترین مثلا همدیگه رو می بوسن، در آغوش هم قرار می گیرن گاهی هم با هم می رقصن و شادن.»
راستش نه من، بلکه همه اونایی که تو اتاق اساتید بودن داشتن از این که این قده راحت داره درباره این روابط و بی غیرتی و بی حیایی صحبت میکنه شاخ در می آوردن.
یکی از اساتید در حالی که داشت چاییشو سر می کشید بهش با خنده گفت: «چه قده شما شوخ هستید!»
با تعجب و جدی گفت: «نه خیر، دارم جدی میگم....»
هنوز حرفش تموم نشده بود که قند جست تو گلوی استاد و شروع کرد به سرفه کردن. اگر سرفه هاش نبود و کمی آب بهش نمی رسوندن شاید خفه می شد.
بعد که دید حال استاد بهتر به نگاه حیرون اساتید نظری انداخت و گفت: «بابا دنیا که این ایران کوچلو نیست. الان برخی متخصصان و بسیاری از سریال های غربی و شرقی زیادی مستقیم و غیرمستقیم دارن این روابط رو تجویز می کنن. هم جنس بازی هم ابتدا با مخالفت کلیسا و مسلمانان روبه رو شد بعد سیاسیون موفق شدن که به رسمیش کنن.»

گفتم: «خب وقتی یه خانم با یه مرد دیگه این قده نزدیک میشه، زن و شوهر احساس نمیکنن به هم دارن خیانت میکنن.»
سری تکان داد و گفت: «اهوم ما باید واژه ها را درست معنی کنیم. معنی اصلی خیانت اینه که همسری بدون اطلاع همسرش کاری کنه که اون راضی نیست. ولی ما با رضایت همدیگه این ارتباط رو قبول کردیم.»
یکی از اساتید با تعجب گفتم: «خب چه تضمینی هست که این کارها به رابطه های آزاد و مخفیانه و سر از خیانت در نیاره؟!»
با پوزخندی گفت: « اونایی که این ارتباطو را طراحی کرده اند فکر همه جاشو کردن به جای این که این روابط مخفیانه باشه در این مهمونیا گاهی هم زن و شوهرهای که همو می پسندن با رضایت هم به شکل ضربدری روابط جنسی هم دارن. خب، من دیگه ترسی ندارم. که شوهرم جایی دیگه مشغول بشه و هر روز با یکی باشه. فوق فوقش من با چند تا از دوستان شوهرم هستم و شوهرم چندتا از ارتباط با چند تا از خانم های دوستاشو تجربه می کنه. مه اینه که بعد از این مهمانیا همه با خیال راحت زندگیمونو ادامه میدیم.»
از این که چشم بسته چنین استادی رو پذیرش کرده بودم و حالا هم می شنیدم بدون شرمی مثل آب خوردن از زنای گروهی و به این راحتی داره صحبت میکنه گُر گرفته بودم، نفسم بالا نمی اومد. او هنوز داشت درباره این رابطه صحبت می کرد که نتونستم اونجا بمونه و به بهونه ای از اتاق زدم بیرون و به پارک کنار مؤسسه رفتم.

ادامه داره.