در فرهنگ های مختلف بین مادر شوهر و عروس اختلافاتی وجود دارد.
اما در مشاوره ها با عروس ها و مادر شوهرهای زیادی مواجه می شویم که واقعا مثل مادر و دختر با هم رفتار می کنند.
هر چیزی آفتی دارد رابطه بین مادر شوهر و عروس هم از جهات مختلفی گرفتار آفت می شود که با هشیاری می تواند این آفت را از بین برد.
آفات ناشی از مادر شوهر
آفات ناشی از عروس
آفات ناشی از پسر
آفات ناشی از افراد مغرض( حسود، دو به هم زن و...)
آفات ناشی از سخنان رائج بین توده مردم
و....
عروسی که پیشگویی کامبخش دارد گرفتار خطای شناختی می شود پیشگویی کامبخش یعنی چه؟
اجازه بدهید آخری را توضیحی بدهم. می گویند انسان از هرچیزی بترسد به سرش می رود. یعنی وقتی شما می ترسید که در امتحان موفق نشوید این حالات روانی سبب حالت هیجانی منفی نسبت به آن درس و فضای امتحانی و استاد و کتاب پیدا می کنید و اضطراب سبب می شود خوب عمل نکنید و یا آن قدر منفی بافی کنید که حواس تان متمرکز نشود و یادگیری افت پیدا کند.
عروسی که به خود یا اطرافیان خودش می گوید من هر طوری که عمل کنم بالاخره مادر شوهر از من راضی نمی شود و به من دید مثبت نخواهد داشت بالاخره ناخودآگاه بد رفتار می کند برای بهبودی روابط بین شان تلاش نمی کند
گاهی بیرون خبری نیست ولی در ذهن انتظار طوفان وجود دارد و نگرانی به همین دلیل عروس گوش به زنگ است به همین دلیل انتظار سؤ تفاهم وجود دارد درجه خوش بینی افت پیدا می کند به همین دلیل می بینم در فرهنگ ما وقتی بین زن و شوهر بحثی می شود زود عروس می گوید ها باز مامانت ایننا پرت کردند. هر وقت ما می رویم خوونه او یا به اونا تماس می گیری از چشمت می افتم.
این یک تفکر سحری است. تفکر سحری یعنی بافتن آسمون و ریسمون
بین راننده ها جا افتاده می گویند وقتی ماشین رو تمیز می کنیم یا کارواش می بریم بارون میاد. هزار بار این کار را کرده اند ده بار این اتفاق افتاده ولی به آن 990 بار توجه نمی شود و به این ده بار تمرکز می شود بنابراین وقتی باران بیایید می گویند نگفتیم ما شانس نداریم. اگر عروس صد بار غذا بپزد مادر شوهر تشکر کند به ذهن نمی آید ولی اگر یک بار بگوید کمی شور است عروس آن را علم می کند و به دل می گیرد و می گوید آره غذا شور است دست من است که نمک ندارد حیف .....
آقای قرائتی می گفتند برخی منفی باف هستند یعنی تمرکز بر بدی ها دارند و آنها را خیلی باد می کنند. مثلا اگر 29 روز ماه مبارک رمضان سحر بیدار شوند چیزی نیست یک روز بیدار نشوند عالم را خبر می کنند که ما بیدار نشدیم.
اگر یک میلیون دانش آموز امروز بروند مدرسه و سالم به خانه برگردند مورد توجه قرار نمی گیرید ولی اخبار بگوید دانش آموزی نزدیک درب مدرسه تصادف کرد هر روز آن حادثه پیش چشم مان می آید و مرور می کنیم و احتمال خطر می دهیم.
در حالی که نگرانی را نباید بها بدهیم باید او را به خدا بسپاریم برایش دعا کنیم و صدقه بدهیم و راهنمایی های مربوط به راهنمایی و رانندگی را به او آموزش دهیم.
مادر شوهر، مادرِ شوهر است. یعنی شوهر از نظر زیستی با یک بند ناف با او وصل بوده و از او جدا شده است نشاط و غم این دو به هم ارتباط دارد. اگر رابطه بین عروس و مادر به هم بخورد شوهر میان منگه قرار می گیرد. چون باید هر دو را داشته باشد اگر ناشی باشد هر دو را از خود رنجیده می کند بنابراین شوهر هم باید مهارت هایی برای ایجاد صلح بلد باشد. الان متأسفانه و صد متأسفانه تحصیلات دانشگاهی بالا رفته همه لیسانس و فوق لیسانس ولی از مشکل بی سوادی ارتباطی خیلی ها رنج می برند یعنی مهارت های ارتباط مؤثر را نمی دانند
این مهارت ها از جهیزیه از مهریه لازم است.
از محبت تلخ ها شیرین شود
وز محبت مس ها زرین شود.
از محبت خارها گل مى شود
از محبت سرکه ها مُل مى شود
این شعر شورانگیز را در خاطرتان دارید؛ آدمی، مفتون مهر و کشته محبت است. قرآن می فرماید در روابط خود به جای ستیز، پرخاش و مقابله به مثل، گذشت و بخشش کنی ناباورانه ببینید که دشمن دیرینه شما دوستی دلسوز می شود. «إِدْفَعْ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ فَإِذا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِىٌّ حَمِیمٌ؛ برخوردهاى مثبت و منفى هرگز یکسان نیست. بدى را با شیوه ای که نیکوتر است دفع کن که ناگاه خواهى دید همان که میان تو و او دشمنى بود، چون دوستى صمیمى گشته است.»[1] این یعنی «واکنش مثبت در برابر کنش و عمل منفی»،که سیره معصومان علیهم السلام است. این قانون در روابط همسران نیز حاکم است.
پیامبر صلى الله علیه وآله : هِبَةُ الرَّجُلِ لِزَوْجَتِهِ تَزِیدُ فِی عِفَّتِهَا؛ هدیه دان مرد به همسرش عفت اورا افزایش می دهد.[2] حتماً می پرسید چگونه هدیه، عفت را زیاد میک ند؟!
بله، هدیه نشان و سمبل عشق و محبت ما به طرف مقابلمان است. یکی از مهم ترین قوانین روابط انسانی می گوید: به کسی که محبت کنی او را اسیر خود کرده ای؛« الانسانُ عبیدُ الاحسانِ». اگر همسر، به ویژه زن که عاطفه محور است، اسیر مهر و محبت و احسان مالی، عاطفی و حمایتی شوهرش شود، به او خیانت نمی کند و در حضور و غیبت همسرش به او وفا دار خواهد بود.
اجازه دهید سخن خود را با یک داستان کوتاه و یک قنون مهم به پایان برسانم؛ داستانی که محبت را اساس شادکامی در روابط انسانی می داند با این قانون می توانی حتی مادر شوهرت را بکشی! اما با تیغ مهر و محبت.
دختری بعد از ازدواج نمیتوانست با مادر شوهرش کنار بیاید و هر روز با او جر و بحث میکرد. عاقبت دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد سمی به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد! داروساز گفت اگر سمّ خطرناکی به او بدهد و مادرشوهرش بمیرد، همه به او شک خواهند کرد، پس معجونی به دختر داد و گفت که هر روز مقداری از آن را در غذای مادرشوهر بریزد تا سم معجون کم کم در او اثر کند و او را بکشد و توصیه کرد در این مدت با مادرشوهر مدارا کند تا کسی به او شک نبرد.دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقداری از آن را در غذای مادرشوهر میریخت و با مهربانی به اومیداد. هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس، اخلاق مادرشوهر هم بهتر و بهتر شد تا آن جا که یک روز دختر نزد داروساز رفت و به او گفت: دیگر از مادرشوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمیخواهد که بمیرد، خواهش میکنم داروی دیگری به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند. داروساز لبخندی زد و گفت: دخترم، نگران نباش. آن معجونی که به تو دادم سم نبود بلکه سم در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادرشوهرت از بین رفته است.
منبع: ماهنامه خانه خوبان ویژه خانواده ها، محمدحسین قدیری، اردیبهشت و خرداد 1392، ش52و53، ص8.
....
[1] . فصلت، 34.
[2] . من لایحضره الفقیه: ج4، ص 381، ح 5831