زندگی عاقلانه

ای برادر قصه چون پیمانه است// معنا اندر وی بسان دانه است// دانه معنی بگیرد مرد عقل// ننگرد پیمانه را گر گشت نقل‏

در روایت آمده است که روزی حضرت سلیمان (ع) گنجشک نری را دید که به گنجشک ماده می گوید: چرا خود را از من باز می داری و بی اعتنایی می کنی، درحالی که من اگر بخواهم تاج و تخت سلیمان را به نوکم گرفته و در دریا اندازم........

 


 (ان سلیمان علیه السلام رای عصفورا یقول لعصفوره: لم تمنعین نفسک منی؟ ولو شئت اخذت قبه سلیمان بمنقاری فالقیتها فی البحر)


حضرت سلیمان(ع) تبسم کرد وهر دو را خواست و به گنجشک نر گفت: آیا می توانی چنین کاری بکنی؟
گنجشک نر گفت: خیر ای پیامبر خدا؛ ولی خوب است که مرد از قدرت خودش درنزد همسرش تعریف کند و کاری کند که در نزد همسرش بزرگ و با اقتدار جلوه کند. از این رو من این جمله را گفتم. و البته عاشق نسبت به آن چه می گوید سرزنش نمی شود.
سپس حضرت سلیمان (ع) روبه گنجشک ماده کرد و گفت: چرا از او کناره می گیری درحالی که تو را دوست می دارد؟
گنجشک ماده گفت: او مرا دوست نمی دارد بلکه تنها ادعای عشق و دوستی می کند؛ زیرا با وجود من یکی دیگر را دوست می دارد.

 (فقالت: یا نبی الله انه لیس محبا ولکنه مدع لانه یحب معی غیری.)


حضرت سلیمان(ع) با شنیدن این کلام از گنجشک ماده متاثر شد؛ زیرا دانست که عشق و محبت می بایست خالص باشد و دیگری برندارد.

(بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 14، ص95).

 

قلب یکی، معشوق یکی 

قرآن : ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه
خدا درهیچ کسی دو قلب ننهاده است

 

اشکال

عشق به والدین و همسر و بچه  و ائمه و...با عشق به خدا منافات دارد؟

پاسخ خیر.

این عشق ها در عرض عشق به خدا نیست در طول عشق به خداوند است

عشق محبوب خدا عشق خداست