زندگی عاقلانه

ای برادر قصه چون پیمانه است// معنا اندر وی بسان دانه است// دانه معنی بگیرد مرد عقل// ننگرد پیمانه را گر گشت نقل‏

 یکی از فرزندان امام خمینی(رحمت‌الله علیه) می‌گوید: سن تکلیف من در تابستان بود و قم بسیار گرم بود. روزها نیز بلند بود. امام خمینی(رحمت‌الله علیه) مرا به مسافرت بردند که مسافر باشم و نتوانم روزه بگیرم ولی در طول زمستان هفته‌ای 3 شب ما را بیدار می‌کردند برای سحری خوردن، سحری ما را می‌دادند و خود به نماز می‌ایستادند. یکی از نوه‌های امام خمینی(رحمت‌الله علیه) هم می‌گوید: خانه‌ی حاج احمدآقا بودیم؛ امام خمینی(رحمت‌الله علیه) وارد شد. سؤال کردند: «نماز خوانده‌اید»؟! گفتیم: نه! گفت: «بلند شوید بخوانید»! گفتیم: تلویزیون فیلم دارد و اگر بخواهیم نماز بخوانیم باید پشت به تلویزیون کنیم. گفت: «عیب ندارد رو به تلویزیون بخوانید»! گفتیم: اگر رکوع و سجود کنیم فیلم را نمی‌بینیم. گفت: «بدون آن‌ها بخوانید! فقط حمد و سوره بخوانید ...» امام خمینی(رحمت‌الله علیه) مخصوصاً این‌طور کردند که روحیه‌ی نماز خواندن در ما زنده بشود.