سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی عاقلانه

ای برادر قصه چون پیمانه است// معنا اندر وی بسان دانه است// دانه معنی بگیرد مرد عقل// ننگرد پیمانه را گر گشت نقل‏

سلام وقتتون بخیر
ممنون از اعتمادتون
روان شناس هستم
ابتدا بفرمایید: سن، تحصیلات، جنسیت، وضعیت تأهل، شغل؟ مذهبی هستی؟
سابقه بیماری تیروئید، دیابت، کم خونی، اعتیاد مواد یا الکل یا فضای مجازی؟ اضطراب و دلشوره های مستمر، افسردگی و وسواس های فکری و عملی؟کی آزمایش خون کامل دادید؟
سلام علیکم
17 سالمه دانش آموز یازدهم تجربی دخترم مجردم مذهبیم بیماری خاصی نداشتم اعتیاد به فضای مجازی گه گاهی دارم افسردگی پارسال دچارش بودم اضطراب دارم وسواس های فکری و عملی هم داشتم البته جدیدا فقط فکریه اره داشتم میگفتم خیلی توجه و فکر کردم و متوجه شدم من زمینه وسواس رو به صورت ژنتیکی داشتم فقط در این سه سال این مساله اوج گرفت متاسفانه مشاوره حضوری نرفتم و الان از شما کمک میخوام چند نمونه از وسواس هام رو عرض میکنم مثلا در سن12 - 13 سالگی دچار وسواس دینی و عملی شده بودم و با هر نماز سه بار وضو میگرفتم اما وسواس های فکری من از 14 سالگی اوج گرفت و هنوز هم ادامه داره مثلا برای درس خوندن وقتی 15 سالم بود میگفتم از ساعت 6 صبح باید شروع کنم به خوندن اگر کمی تایم اینور اونور تر میشد اعصاب نداشتم این مساله برای اول هفته اول ماه و یا حتی اول سال هم شکل گرفته بود یا مساله میخوام شروع کنم به یه مساله ای مثل درس خوندن با خودم میگم خب تو از الان فرض کن نقطه شروعته و صفر کیلومتری و از الان نباید خطا و گناه کنی و درستو کامل باید بخونی اگر اون برنامه آرمانی ذهنیم عملی نشه میزنم به سیم آخر به هر گناهی روی میارم دیگه اصلااااا درس نمیخونم نمونش پارسال که باعث افسردگی شدیدم شد چون کمی زده شده بودم از زندگی با خودم میگفتم تو که انقدر بی خاصیتی بزار تا تهش بری به نظرم این صحبتا کافیه برای پی بردن به مشکلم
الان برای وسواس مشاوره میخواهید؟
بله
تقریبا چند ساله وسواس دارید؟
گفتن بهتون احساس میکنم از بچگی این رو داشتم به صورت ژنتیکی فقط سه ساله نمود پیدا کرده و اوج گرفته
در خانواده چه افرادی وسواس دارند؟
توجه به رفتارشون کردم برادر کوچیکم و پدرم و عموم
کلا از خانواده پدریمه
البته
مادرم هم وسواس تمیزی داره شدیددد
ولی فقط وسواس تمیزی وسواس فکری ندارن اتفاقا خیلی خیلی بیخیالن از لحاط ذهنی
وسواس خودتان الان در چه موضوعاتیه؟
و زندگی رو سخت نمیگیرن در زمینه درسه بیشتر و در زمینه دین یعنی گناه کنم خطا کنم به هم میریزم در طول روز گناه کنم میگم از روز بعد از نو شروع کن در زمینه درس هم همینطور
اینو بهش نمیگند وسواس
در غسل یا وضو یا طهارت یا نماز یا نظم یا چک کردن وسواس دارید؟
آرمان گراییه؟
احسنت. بی نقص گرایی افراطی یا کامل گرایی افراطی
در این مواردی که شما عرض کردید قبلا بله ولی اکنون خیر ترکش کردم
خوب پس آرمان گرایی رو چیکار کنم بله یادمه مشاور مدرسمون هم به من گفته بود فرد آرمان گرایی ام. خیلیی زیاد
رشته تون چیه؟
تجربی
در نمره گرفتن هم آرمانی هستی؟
این طور هستی بگی حتما حتما باااااید عالی بشه اگه نشه خیلی به هم بریزی؟
بله در دوران راهنمایی برای 25 صدم گریه میکردم فکر میکردم فقط 20 ملاکه ولی دوران دبیرستان چون دروس سخت شدن باش کنار اومدم. اره دقیقااا
در خانواده هم ازتون انتظار بالا دارند؟
خیلیی تحت فشارم هی رو خودم کار کردم که این آرمان گرایی کم بشه که کمی بهتر شده ولی هنوز به قوت خودش هست خانواده نه اتفاقا همیشه میگن از خودت راضی باش برامون کافیه. حتی پدرم احساس میکنم آرمان گران
آرمانگرایی با اهمالکاری همسایه است
اهمالکاری؟
بله
منظورت بیهوده کار کردنه یعنی چی؟
یعنی این قدر میخواهیم بی نقص باشیم که اصلا ممکنه شروع نکنیم
اها دقیقاااا
یا اگه شروع کردیم خیلی کند باشیم
بله بله دقیقا. من متوجه شدم که اگه این مساله رو درمان نکنم در آینده در تحصیلاتم در زندگی و هر چیزی دیگه ای اوضاعم وخیم تر میشه
آرمانگرایی با کامل گرایی افتخار نیست باید مراقب ذهنمون باشیم گولمون نزنه و اینو افتخار ندنیم
خب اوم به نظرتون من چیکار کنم که این مساله کمرنگ بشه برام ببینید من برای نمره آرمان گرایی داشتم ولی از بس درس ها سخت شد خود به خود ذهنم با نمره زیر بیست کنار اومدمیخوام بگم که این مساله رو چجور به افکارم تعمیم بدم
1- اول افتخار ندنیم و بیگیم بیمارگون است این آرمانگرایی
2- استاندارها و معیارها را کم کنیم
اها
یعنی از 100 بیاییم 90
انتظاراتم از خودم کم بشه
درسته؟
3. این که سر وقت شروع نکنیم بد میشه ی حسه. حس ما محترم است ولی معتبر نیست اولش که میخوای معیارتو کم کنی احساس خوبی نداری
دقیقا
اضطرابت بالا میره
بله
ولی یادمون باشه ما اول هر مهارتی (مثل دوچرخه سواری یا شنا یا..) که می خواستیم یاد بگیریم اولش اضطرابمون بالا می رفت ولی کم کم که مسلط که شدیم اضطراب کم شد
اها
4- به یاد داشته باشیم وقتی ما کامل گرایی بیمارگونه داریم ذهنمون به ما دروغ میگه احساساتمون بهمون دروغ میگه میخواستی ساعت 6 شروع کنی میگه دیگه فایده نداره میگه اصلا موفق نمیشی تو
پس کار اول اینکه پی به این ببریم که اشتباه آرمان گرایی دو اینکه انتظاراتمون رو کم کنیم سه اینکه به خودمون بفهمانیم اولش سخته بعد آسون میشه و 4 اینکه ذهن ما دروغ میگه پس نباید به افکارمون پر و بال بدیم. بله دقیقا
ولی بهش بگو هی با تو ام چی گفتی و سرتو پایین انداختی و داری میری؟! بهش بگو ی ساعت تاخیر شده یعنی از صد شده نود کم نیست ان شاالله کم کم منظم تر میشم
اوهوم
احسنت خوبه جمع بندی کردید
5