سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی عاقلانه

ای برادر قصه چون پیمانه است// معنا اندر وی بسان دانه است// دانه معنی بگیرد مرد عقل// ننگرد پیمانه را گر گشت نقل‏

محمدحسین قدیری
وسواس یکی از بیماری‌های روان‌شناختی شایع است که دلایل مختلفی سبب بروز آن می‌شود. این بیماری، علاوه بر آنکه آسیب‌های روحی فراوانی را از خود به جا می‌گذارد، در مسیر بندگی نیز افراد مبتلا را با سرعت‌گیرهای دشواری روبرو می‌کند. غلبه بر این مشکل، در صورتی که پیشرفت زیادی کرده باشد و شدت و زمان ابتلای به آن زیاد باشد، بدون کمک گرفتن از مشاوران حاذق، ممکن نیست. ولی در برخی از افراد، وسواس ناشی از ندانستن و کج‌فکری است. در سخنی با این عزیزان، نکته‌هایی را یادآور می‌شویم.
1.‌ از کاه وسوسه تا کوه وسواس: وسوسه مانند بهمن است؛ همان گونه که بهمن از یک گوله برف شروع می‌شود و به توده بزرگ تبدیل می‌شود، وسوسه نیز از کاه شروع و به کوه تبدیل می‌شود. وسوسه مانند بوته‌های تیغ بیابانی است؛ وقتی تازه رشد کرده باشد با اندکی کشیدن از ریشه در می‌آید ولی اگر زمانی از رشدش بگذرد، کندن آن کار حضرت فیل است؛ به همین دلیل در احکام وسواس، به بی‌اعتنایی به آن سفارش جدی شده‌ایم.
2.‌ ارتباط مؤثر: وظیفه داریم با ظرافت و امر به معروف درست، دیگران را از وسواس منع کنیم. مسخره کردن، تذکر در جمع، خندیدن و گوشه کنایه زدن، نسبت دادن آنها به شیطان و گناه کار بودن و رفتارهایی از این دست، وسواس را تشدید می‌کند.
3. جوشکاری انسانی: افراد وسواسی به دلیل اضطراب زیاد، تمایل به گوشه‌گیری دارند. با ظرفت آنها را به جمع بکشانیم.
4.‌ شعله‌ای اضطراب: در آتش‌سوزی باید منابع اشتعال‌زا را از آتش دور کنیم تا مهار شود. در وسواس هم باید از هر چه که سبب اضطراب می‌شود، فاصله بگیریم تا شعله‌های وسواس کاهش یابد.
5.‌ حقیقت بندگی: عبادت چیزی است که خدا خواسته نه چیزی که میل ما می‌طلبد. مراقب باشیم شیطانی به نام عبادت، کلاه گل و گشادی سرمان نگذارد که تا روی ناف‌مان بیاید!
6.‌ پیشگیری: لازم است کارشناسان دین احکام را طوری بیان کنند و بنویسند که ایجاد وسواس نکند. حتماً اعلام کنند که احکام وسواسی جداگانه است. مراقب باشند با توجه به سابقه فرد، نگرش او، سخن اطرافیان و... رفتار و سؤالات وسواس‌گونه را از زهد و تقوا جدا کنند و با تشویق نابجا سبب تشدید وسواس نشوند.
7.‌ احکام وسواسی‌ها: همان گونه که مسافر، مریض و معلول احکام خاصی دارند، فرد وسواسی هم احکام خاص خود را دارد. زمانی که توان فرد در تمام کردن کار به دلیل وسواس بودن کم شده، از تکلیف او هم کاسته می‌شود.
8.‌ عینک عرف: همان طور که نابینا برای مصون ماندن از خطر از افراد بینا کمک می‌گیرد، افراد وسواسی که به دلیل بیماری، بینش‌شان کج و معوج می‌بیند و توهم را واقع می‌پندارند، براساس دستور دین و عقل باید از عینک عرف مردم و حامیان اطراف خود کمک بگیرید.

9.‌ بی‌خیال درمانی: افراد وسواسی نگران آخرت خود نباشند. مراجع فرمودنده‌اند: شما به وسواس‌تان بی‌خیال باشید، قیامت‌تان گردن ما. وسواسی بودن به معنی پلید بودن نیست. عیب وقتی است که ما دست روی دست بگذاریم و سیل وسوسه بیاید و خانه‌مان را ویران کند. برخی از بزرگان هم گرفتار وسواس شده بودند که با راهنمایی دستورات دین و سماجت با وسواس کشتی گرفتند و پیروز شدند.
10. روان درمانی و دارو درمانی: کمک از روان‌پزشک(دارو درمانی) و روان‌شناس بالینی(روان درمانی) در درمان وسواس لازم است. بزرگان دین و اخلاق1 توصیه می‌کنند با دقت و تلاش، اجازه ندهید وسواس ریشه‌دار شود و در این مبارزه اهمال‌کاری نکنید، ولی اگر به هر دلیلی وسواس شدید شد، باید از روان‌پزشک و روان‌شناس بالینی کمک بگیرید. ضرب‌المثل «با توکل بر خدا زانوی اشتر ببند»، ریشة روایی و همخوانی معنایی با باورهای دینی دارد. از سویی دیگر، خود خدا گفته از اسباب طبیعی و متخصص کمک بگیریم و به همین دلیل امام حسن(ع) و حسین(ع) برای امام علی(ع) قبل از شهادت‌شان پزشک آوردند. امام صادق(ع) می‌فرماید: یکی از پیامبران بیمار شد؛ پس گفت: خود را درمان نمی‌کنم تا هم او که بیمارم کرده است، شفایم دهد. خداوند تعالی به او وحی کرد: تا خود را درمان نکنی، شفایت ندهم؛ زیرا شفا دادن از من است.2 جابربن عبدالله انصاری می‌گوید: همراه پیامبر خدا(ص) بودم. حضرت از بیمارى عیادت کرد و به او فرمود: «آیا برایت طبیبى فرا نخوانیم؟». بیمار گفت: آیا تو، اى پیامبر خدا، به این کار فرمان مى‏دهى؟! پیامبر فرمود: «آرى، خداوند، هیچ دردى فرو نفرستاده، مگر اینکه درمانى نیز برایش فرو فرستاده است».3
11. دامن زدن به مشکل: اگر فردی که متخصص نیست، با آیه یأس خواندن، مانع دارو درمانی فرد وسواسی شود و پا توی کفش متخصص کند و ادعا کند که دارو درمانی برایت مفید نیست، ضامن ضررهای بیمار است و گناهکار.
12. کفه سنگین سود: متخصص هم می‌داند داروهای وسواس، مانند هر داروی دیگر، عوارضی دارند، ولی قطعاً مجموعه عوارض داروها، خیلی کمتر از عوارض خود بیماری است؛ بنابراین باز هم صرفه با دارو درمانی است نه توقف و گیر کردن در دام اختاپوس وسواس.
13.‌ کار درمانی: بی‌کاری، مهم‌ترین عامل رشد خیالات واهی و وسواسی است. همان گونه که اگر در باغچه چیزی نکاریم، پر از علف هرز می‌شود، اگر ذهن‌مان را با ارتباط کلامی مثبت با خدا(قرآن، ذکر و دعا)، با ائمه( توسل، خواندن زیارت نامه و..) با دیگران مشغول نکنیم، درگیر کارهای خلاقانه نشویم و آن را راکد بگذاریم، محل رشد فکرهای تکراری می‌شوند. در یک ظرف جای یک چیز است؛ پس اجازه ندهید ظرف ذهن‌تان با افکار خودآیند وسواسی پر شود. [1]

پی نوشت :
[1] . آیت الله مظاهری، راهکارهای عملی درمان وسواس، ص6؛مکارم اخلاق، ج2،ص180، ح2465؛محمد محمدی ری شهری، دانشنامه احادیث پزشکی، ص39. به نقل از ماهنامه فرهنگی، اجتماعی و آموزشی قدر ، شماره 57، دی 1391